۱۳۹۱ آبان ۷, یکشنبه

صادق زندان جوانفکر را عوض کند،ببینیم محمود باز هم دلش اوین می خواهد ؟

یک پیشنهاد! از صادق جان بخواهیم تا زندان جوانفکر را عوض کند و او را به زندان دیگری منتقل کند. بعد ببینیم آقای به اصطلاح  رییس جمهور بازهم دلش می خواهد به اوین برود و بازدید کند ؟

۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

گوگل هم پیروزی ایران را نمی خواهد

کافی است در صفحه ترجمه جمله ایران پیروز خواهد شد را تایپ نموده و سپس در ترجمه خواهید دید عبارت: "india will win" به معنای هند پیروز خواهد شد را به عنوان ترجمه باز می گرداند. همین کار را اگر برای عبارت ایران شکست می خورد، انجام دهید، با عبارت:"iran will fail"  به معنای  ایران شکست خواهد خورد، روبرو می شوید.










۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

دیکتاتور هاله بسر و مدل چاوزیسم



گزارش روزنامه نیویورک تایمز از مذاکره ایران و آمریکا و اقدامات جدید احمدی نژاد پس از بازگشت از آمریکا نشان می دهد که دیکتاتور دست به یک قمار بزرگ زده و سعی دارد آینده خود را نه بر اساس مدل پوتین- مدودف، بلکه براساس مدل «چاوزیسم» طرح ریزی نماید.
چاوز علاوه بر اینکه دوره های متوالی به عنوان ریاست کشور باقی مانده، این ویژگی را دارد که سعی نموده با مذاکره و تعامل با آمریکا، معیارهای حداقلی حقوق بشر را در ظاهر رعایت کند. لذا دیکتاتور که در بازگشت از سفر آخر نیویورک احساس می کند که در هاله ای قوی تر قرار گرفته، سعی می کند با درخواست بازدید از اوین، به صورت ظاهری با برخی ظواهر ضدبشری این زندان (که نماد وحشی گری کودتاچیان و مقاومت آزادگان جنبش شده) مخالفت نماید. مهمترین موردی که می تواند در ژست حقوق بشری دیکتاتور، مورد اعتراض وی قرار گیرد، مخالفت با سلولهای انفرادی است که سابق بر این مورد مخالفت آقای خاتمی نیز قرار گرفته است. آقای «ا.ن» همچنین می تواند در یک ژست عوامفریبانه و تبلیغاتی و به بهانه همدلی با آزادگان در بند، یک شب را در زندان مخوف اوین بگذراند. از دیگر موارد محتمل نمایش رئیس دولت مستأصل کودتا می توان به درخواست شکستن حصر رهبران آزاده جنبش سبز اشاره کرد. دیکتاتور پس از آن طرح انجام یک رفراندوم در زمینه برقراری رابطه با آمریکا را کلید خواهد زد و در لوای این رفراندوم، بحث تغییر قانون اساسی و تداوم دولت کودتا را مطرح خواهد کرد. 

۱۳۹۱ مهر ۱۸, سه‌شنبه

شجریان و حیرانی میان دولت کودتا و جنبش سبز



پیشنهاد انتخاب روز تولد «محمدرضاشجریان» به عنوان «روز ملی موسیقی» توسط دولت کودتا شاید برای بسیاری عجیب و بهت آور بود. اما بررسی نحوه تعامل آقای شجریان با دولت کودتا در 3 سال اخیر نشان می دهد که این انتخاب خیلی عجیب نیز نبوده است. آقای شجریان در انتخاب میان دولت کودتا و جنبش سبز مردد مانده است و این تردید و دودلی استاد آواز ایران ریشه ای طولانی دارد. آقای شجریان طی دهه های گذشته همواره در شک و تردید به سر برده است. وی بین سنت ومدرنیسم مانده است. از یک طرف تمدن پیشرفته غرب و زندگی در کشورهای پیشرفته غربی مانند آمریکا و کانادا را انتخاب کرده، اما از سوی دیگر همچنان پایبند رفتارهای سنتی و حتی شبه مذهبی است. انتخاب همسری جوان و با فاصله سنی زیاد و طلاق همسر نخست به بهانه عدم سنخیت (پس از چند دهه زندگی مشترک) نشان از اعتقاد وی به رفتارهای سنتی و واپسگرایانه دارد. در سیاست نیز وی رفتاری مذبذبانه داشته، به گونه ای که نه سیخ بسوزد و نه کباب. در خارج کشور با رسانه های سبز مانند بی بی سی و صدای آمریکا تندترین مصاحبه ها را علیه کودتاچیان و حمایت از جنبش سبز صورت می دهد و به فاصله چند ماه بعد بدون هیچ مانعی از سوی دستگاه گشتاپوی کودتا وارد ایران شده و مجدداً به راحتی خارج می شود. این سریال در طی این 3 سال چندین بار تکرار شده و آخرین سکانس آن همین الان در تهران در حال اجرا است. همواره این سئوال وجود دارد که دولت کودتا که از کهنسالان حامی جنبش سبز نگذشته و در مواقع مختلف آنها را روانه شکنجه گاههای خود نمود (مانند سحابی، ابراهیم بزدی و...) چگونه است که از درشت گویی های شجریان علیه خود می گذرد؟ آیا شجریان تطمیع دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کودتا شده و باید در آینده نزدیک منتظر مداحی شجریان در رسانه میلی یا مصاحبه مدحی گونه وی باشیم؟