۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

بررسی راهکارها برای روز قدس

دوستان عزیز بحث های مربوط به روز قدس رو از الان باید پیگیری کرد... نباید گذاشت برای دقیقه 90...از بالایار های محترم تقاضا می کنم این موضوع رو داغ کنند تا از همین امروز برای روز قدس بحث بشه. مسئله زلزله رو نباید زیاد لوس کرد. دوستان بفکر باشید.
روز فپقدس نزدیک است. ما می توانیم در میان جمعیت حاضر بشیم و راهپیمایی خودمان را داشته باشیم. بدون مزاحمت هیچ نیروی امنیتی.


روز قدس نزدیک است...
روز قدس تهدید یا فرصت برای رسیدن به آزادی ؟

۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

تحلیلی بر چرایی آزادی محمد نوریزاد


اتفاقی که چند روز پیش برایم افتاد دلیل نوشتن این مطلب بود. زمانی که با یکی از دوستان درحال بحث و تبادل نظر بودم اشتباهی پیش آمد که من را به فکر فرو برد. از آنجایی که دوست بنده آدم سیاسی نبودند فکر می کردند آقایان نوریزاد و نوریزاده یک نفر هستند! برای ایشان از سوابق هرکدام توضیح دادم و برایشان معرفی کردم. ایشان سوال پرسیدند از نوع فعالیت های هرکدام که متناسب با وسع سیاسی خودم به آنها جواب دادم. قضیه از آنجا شروع شد که ایشان از نامه های سریالی آقای محمد نوریزاد پرسیدند و برایشان مایه تعجب بود که نوریزاد چگونه با آزادی کامل نامه می نویسد و کسی به او نمی گوید بالای چشمش ابروست!؟
در جواب به سوال اوگفتم که آقای محمد نوریزاد روزی خود جیره خوار دربار بوده است و حالا هم که از دربار حکومت جدا شده است و ظاهرا مخالفت با آن می پردازد. از آن جهت که آقای محمد نوریزاد روزی روزگاری بودجه های میلیاردی برای تهیه فیلم از دولت دریافت می کرده، حال ممکن است برای جبران این زحمات نظام خود را تبدیل به مترسک نمایش دهنده صبر نظام کرده باشد!
آخر چگونه ممکن است در ایران بود! برضد سردسته آخوندها حرف زد! و راست راست چرخید؟ دو احتمال بیشتر نمی رود یا اینکه نوریزاد خود از عوامل جمهوری اسلامی و طعمه ی نظام باشد. برود وسط میدان داد و فریاد کند و بگوید که آی مردم بیایید هرچه می خواهید بگویید، من گفتم چیزی نشد! زمانی که ساده اندیشان آمدندو حرف مخالف زدند نیروهای امنیتی رژیم سر بزنگاه بریزندو بگیرندو ببرند! کم نبودند فعالان و روزنامه نگارانی که تقلید از نوریزاد ها وارد میدان مبارزه آشکار شدند و پس از مدتی دستگیر شدند. ممکن است این احتمال واقعیت داشته باشد ولی شخصا معتقدم احتمال دوم محتمل تر است. نوریزاد کم شخصیتی نداشت و در زمان خود انسان با نفوذ و از نزدیکان دربار آخوندی بود! واساساّ خریدن آن از عهده نظام خارج است. فردی که با آن پشتوانه فکری برای رژیم محتوا فراهم می کرد، برای روزنامه ها مطالب تحلیلی و فیلمها می ساخت. حال سخت است به همین راحتی خود را بفروشد و نقش یک مترسک را بازی کند. در احتمال دوم اصلا نوریزاد مخالف حتمی رژیم است. اما...! چه کسی حاضر است از فردی که زمانی خود داعیه دار دفاع از این سیستم مخوف بوده تبعیت کند. رژیم نوریزاد را لحظه به لحظه رصد می کند و باز خورد سخنان اورا بررسی می کند. تازمانی که حرف های نوریزاد مورد توجه قرار نگیرد و کسی به آن عمل نکند اورا را می گذارند تا هرحرفی که می خواهد بزند. زیرا سخنرانی که مستمع ندارد انگار اصلا برگزار نشده است! آزادی نوریزاد علاوه بر اینکه ابزار شناسایی دیگر مخالفین است، ابزار تبلیغاتی نیز هست. چراکه رژیم با آزاد گذاشتن آن به دیگران می گوید که آستانه صبرش بی انتهاست و در آن همه افراد حق دارند حتی از رهبری انتقاد کنند و مشکلی برایشان پیش نیاید.
تا به اینجا حرف های نوریزاد تاثیری نداشته است که آزاد است و او هرکاری که دلش بخواهد انجام می دهد به عبارتی دیگر مانند کودکی ترد شده در گوشه ای از میدان مبارزه برای خود خاک بازی می کند و کسی به آن نگاه هم نمی کند. یا در اصطلاح خودمانی می گوییم" فحش بچه صلوات است". تا به اینجای کار حرفش را نمی خوانند و کسی نیز به دیده یک شخص مهم به او نگاه نمی کند. خود نوریزاد نیز این مطلب را می داند و احتملا حوصله اش از این بی توجهی به سرخواهد آمد. آنجاست که مانند کودکی سرخورده فریاد می زند و هرچه که می خواهد توهین می کند. توهین می کند تا بازداشت شود. اگر هم یادتان باشد بیشترین توجه  به نوریزاد، زمانی بود که در زندان محبوس بود. آزادی او مساوی بود با کم توجهی رسانه ها به او. نوریزاد امروز با تجربه این فضا سعی در تحریک رژیم دارد تا او را دستگیر کنند و هرچند برای مدتی کوتاه دوباره به زنداد بازگردد تا مجددا تیتر یک رسانه ها شود. غافل از اینکه حکومت نیز بی توجی طرفداران جنبش آزادی به وی را درک کرده و اورا به حال خود رها کرده است.
این دو احتمالی بود در پاسخ دوستم به سوال ایشان که چرا نوریزاد همچنان آزاد است مطرح شد. در صورتی که دوستان دیگر احتمالی غیر از این را می دانند خوشحال می شوم آنرا مطرح کنند.
با تشکر
زنده باد آزادی...

۱۳۹۱ مرداد ۱۲, پنجشنبه

جوابیه به کیهان+چه کسی اولین بار ویدئو احمد باطبی را منتشر کرد؟



چند روز پیش پس از درج مطلب خانم شیرین.م از فعالین در زمینه خبری، توسط دوستان مطلع شدم روزنامه منحوس کیهان این نوشته را با عنوان "اصلا كي به تو گفت بيا كه حالا داري ميري؟! (خبر ويژه)" در صفحه  2 خود از بنده به عنوان"همكار شبكه صهيونيستي"یاد کرد. باید بگویم جناب آقای شریعتمداری، همکار صهیونیست ها شرف دارد به همکاری با خون آشامان این ملت! بگذریم...با تماسی که با نویسنده این مطلب داشتم ایشان ضمن بی اهمیت خواندن مطالب این چندورق پاره (کیهان) از این نوشته به عنوان نقد فرصت طلبی افراد مرتبط با رهبران جنبش سبز یاد کردند و آنرا یک مسئله کاملا درون جنبشی دانستند.
مطلب من
با گذشت از این موضوع به موضوع دیگری باید پرداخت...
چند روز گذشته در حال گشت زنی در اینترنت بودم که به یک ویدئو با این تیتر رسیدم "مکالمه محرمانه احمد باطبی با معاون وزارت اطلاعات" موضوع آن با توجه به تیتری که داشت قابل حدس بود اما نکته ای که توجهم را به خود جلب کرد این بود که چه کسی این ویدئو را منتشر کرده و اصلا از کجا به آن دست یافته است؟

این نمایی از صفحه یوتیوب منتشر کنند فیلم برای اولین بار در تاریخ 28 ژولای 2012 است:


پس از مراجعه به صفحه کانال منتشر کننده خواهیم دید:


 در زیر نام کنفدراسیون دانشجویان ایرانی نیز لینک   cistudents.com مواجه خواهیم شد که با مراجعه با آن به اینجا می رسیم:



 سایتی که در حال حاضر وجود ندارد. اما برای کسانی که  از پیشینه این سایت با خبر نیستند می توان گفت با مراجعه به لینک زیر و whois کردن این سایت به این اطلاعات می رسیم:
 در این صفحه خواهیم دید:



تا به اینجا مشخص شد این ویدئو توسط امیر عباس فخر آور و یا جریان نزدیک به وی منتشر شده. سوال اینجاست جناب آقای فخر آور به چه شکلی این ویدئو را بدست آورده اند؟ حرف آقای باطبی را نیز در باره تماس کامل و بدون سانسور می پذیریم اما از آقای باطبی نیز می خواهیم که نحوه انتقال این مکالمه را به آقای فخرآور برای دوستان توضیح دهند.
پس از انتشار این مکالمه سایت ایران گلوبال نیز اقدام به باز نشر این ویدئو نمود اما پس از مدتی آنرا حذف که که این هم سوالی دیگر در پی دارد!؟ که دلیل چه بوده است!؟



اما بدون در نظر گرفتن دعوای پشت پرده و اختلاف نظر این دو دوست باید از آقای فخر آور باید پرسید دلیل این کار چه بوده است؟ اصلا بر فرض اینکه آقای باطبی مامور وزارت باشد! آقای فخر آور یادتان هست که عکس آقای باطبی روزگاری نماد جنبش اعتراضی در ایران بود. عکس اول تیزر های دعوت به تجمع در ایران مربوط به ابتدای مبارزات علیه رژیم دیکتاتور بودند. چرا با این دعوا ها می خواهید پیشینه تفکرات مردم را زیر علامت تعجب ببرید؟ برفرض هم که فاش کردید ایشان همکار وزارت است! دیدید که آقای باطبی هم در مطالبی پیشینه شما را زیر سوال بردند! اینجا چه کسی سود کرد؟
 راستی آقای فخرآور از شما درخواست می کنیم  در مورد خبر انتصابتان به مشاورت آقای میت رامنی بیشتر شفاف سازی کنید. این مطلب را هم برای آقای باطبی و هم آقای فخرآور ارسال می کنم تا در صورت صلاح دید پاسخ های خود را ارائه دهند. با تشکر.
شایان مظفری